نکات هر فصل را اینجا بصورت متن خلاصه شده و دقیق و بدون غلط تایپی بنویسید و در تالار الماس منتشر کنید.
حتما نکات مربوط به همین کتاب و همین فصل باشد و نکات کتاب ها و فصل ها را در موضوع خودش بارگذاری کنید.
مبانی اساسی تربیت رسمی و عمومی
۱.مبانی سیاسی
۲.مبانی حقوقی
۳.مبانی روانشناختی
۴.مبانی جامعه شناسی
#درمبانی سیاسی هدف از تشکیل حکومت متناسب بادین زمینه سازی حیات طیبه است.
تربیت شایسته عموم مردم به لحاظ حاکمیت اصل مردم سالاری دینی در حکومت اسلامی جز مبانی سیاسی می باشد.
شورا یکی از اصول اساسی سیاست و رهبری در دولت و مدیریت اسلامی است.
#براساس مبانی اسلامی همه ی انسان ها صاحب حق و حقوقی هستند که باید توسط همگان رعایت شود.
حق برتربیت دو جنبه فردی و اجتماعی دارد.
درجنبه فردی فرد و خانواده صاحب حق و تکلیف اند ودولت نقش ناظر رودارد
درجنبه اجتماعی مسعولیت اصلی برعهده حاکمیت است و خانواده نقش ناظر رودارد.
#تعهدات دولت نسبت به حق برتربیت به سه شکل است:
۱.تعهدبه رعایت
۲.تعهد به حمایت
۳.تعهد به زمینه سازی برای تحقق کامل
هدف اموزش وپرورش از نظر( مطهری):ایجاد رشد فکری وتقویت قوه تجزیه وتحلیل درمتعلم است علم یا تعلیم هدف یاددادن است ومتعلم فقط یادگیرنده است اما در (اموزش)صرفا تعلیم یاددادن نیست بلکه متعلم علاوه بر یادگیری نیروی فکر خود رانیز پرورش می دهد وقوه ابتکار درمتعلم بارور می شود. ازنظر امام علی (دونوع علم )است :یکی علم مسموع ودیگری علم مطبوع. علم شنیده شده وفراگرفته ازخارج یعنی این علم توسط معلم گفته می شود این( علم مسموع )می باشد . علمی که از طبیعت وسرشت خودانسان خارج می شود واز کسی فرا گرفته نشده( علم مطبوع) است علم مسموع ومطبوع مکمل وهمراه یکدیگرندیعنی اگرعلم مطبوع همرا علم مسموع نباشد فایده ای ندارد .درواقع داشتن علم مطبوع بسیار مهمه وعدم آن به عنوان سوء تعلیم وتربیت محسوب میشود زیرا علم مطبوع استعداد درونی فرد است که شکوفا منشا می گردد وقوه ابتکار ایجاد میکند
از نظر مطهری اجتهاد یعنی ابتکار:فرد نباید فقط مقلد باشد بلکه بتواند خودش اصولی رابا توجه به اصول درست تفکرعقلانی تعییر دهد واصول جدید حاکم نماید مایه اصلی تفکر عقلانی تعلیم وتربیت است درتفکر عقلانی علاوه برنتیجه ای که از فکر خود گرفته می شود فکر نیز خود رشد کند آیات زیادی در قرآن اشاره به تفکر واداشتن انسان وجود دارد(برترین عبادت ها تفکر درباره خدا وقدرت اوست)
دعوت اسلام به تعلیم وتعلم:دعوت اسلام درابتدا چنانچه آیاتی برپیامبر نازل گردید فراگیری علم از یکدیگر است قلم مظهر سوادونوشتن ویادگیری است .به طور کلی اسلام آغاز دعوت خودرا با دعوت به تعلیم وتعلم آغاز کرده است یعنی هم اموزش که همان علم است وهم فکر کردن وتفکر وابتکار که همان عقل است .علم دراسلام دوگونه است .واجب عینی واجب کفایی . ۱( واجب عینی ): یعنی کاری که بر همه واجب است وهمه باید آنرا انجام دهند مانند خواندن نماز دردرست خواندن نماز مقدمه واصول لازم واجب باید همه انرا فرا بگیرند وانجام آن توسط برخی از برخی دیگر ساقط نیست وبرای همه واجب عینی است.2(واجب کفایی) : یعنی به اعتبار یک مقدمه واجب مثل علم پزشکی که برای نجات انسان ضروری است یادگیری این مقدمه واجب کفایی است دانستن علم پزشکی واجب است ولی واجب نیست همه علم پزشکی رو یاد بگیرند انجام پزشکی توسط برخی کفایت می کند واز برخی ساقط می شود
عقل باید غربال کننده باشد : یکی از بارزترین صفات عقل برای انسان همین تمییز کردن وجدا کردن درست از نادرست یا حق از باطل است وعقل غربالگر میتواند سخن قوی را از سخن ضعیف ومنطقی رااز عیر منطقی جدا کند ایه ای از قران اشاره به این صفت عقلی دارد (بشارت بده بندگان مرا آنان که سخن رااستعاع میکنند وان که بهتر است را انتخاب می کنند وان بهتر انتخاب شده را پیروی می کنند اینان به راستی صاحبان عقل هستند